آشفتگی های نیمه شب

هجمه های فکری یک سورئالیست

آشفتگی های نیمه شب

هجمه های فکری یک سورئالیست

در پیچ و تاب مشکلات

دستگاه چاپِ لعنتیِ گنده بکی  که تازه خریداری کرده بودم  کلافم کرده بود. چندتا سرویس کار  باتجربه  اومدن بالای سرش و هربار بعد از ساعتها  تلاش  نتونستن براش کاری کنن. تقریبا به اندازه ی نصف ارزش دستگاه هزینه ی تعمیرش شده بود. چیزی حدود 4 میلیون. از همه مهمتر  کارها مونده بود روی هوا ترجیح دادم دستگاه رو بزارم کنار و قیدش رو بزنمم.  چهار ماه ازین اتفاق گذشت. رفته بودم به انباری خاک گرفته سری بزنمم که نگاهم دوباره به اون لعنتی افتاد. یه حسی بهم گفت برو یه دستی به سرش بکش. یه پیچگوشتی برداشتم و و گفتم مرگ یه بار شیون یه بار. افتادم به جونش.  و بازش کردم. بعد از کلی کلنجار رفتن باهاش هیچی سردر نیاوردم  و دیگه کاملا ناامید شده بودم که چیزی توجمهم رو جلب کرد. یک پیچ هرز. بله یک پیج کوچک و هرز. پیچ رو باز کردم و جاش یه پیچ و مهره ی جدید  بستم. وقتی مشغول بستنش بودم اصلن به این  قضیه فکر نمیکردم که سفت کردن این پیچ چندگرمی میتونه مشکل این دستگاه 300 کیلویی رو حل کنه. روشنش کردم و دستگاه شروع کرد مثل روز اولش کار کردن. اولش چندتا فحش کاف دار نثار سرویس کارهای به اصطلاح با تجربه کردم و کلی تأسف خوردم. خوشحال بودم در عین سوختگی شدید ماتحتم. همه ی اینا رو گفتم که بگم زندگی و مشکلاتش هم همینه. به قول یاسر گاهی عمیق ترین مشکلاتو سطحی میبینیم و سطحی ترین مشکلاتو عمیق. گاهی مشکل از خود ماست و حل کردن یه مشکل ساده و یه مسئله جزیی میتونه از بروز مشکلات عمیق و بزرگ در زندگی جلوگیری کنه و آسیب کمتری رو متوجه ما بکنه. سعی کنید این پیچ های جزیی رو تو زندگیتون  جدی بگیرید.
+ از همه ی  اینا که بگذریم. سلام ویژه ای دارم خدمت عمه ی محترم آن سرویس کاران نابغه و درود بر روح پرفتوحشان

نظرات 18 + ارسال نظر
بندباز چهارشنبه 7 مرداد 1394 ساعت 13:11 http://dbandbaz.blogfa.com/

هاها! البته اکثر مواقع توی زندگی هم همین اتفاق میوفته که پوستت کنده می شه و از کلی آدم مهندس و دکتر ناامید می شی تا یهو خودت اون پیچ هرزه رو پیدا می کنی!!... کلا زندگی ساخته شده برای پوست کندن از آدم ها!

پوستمون کنده شد

محدثه جمعه 2 مرداد 1394 ساعت 19:08 http://arefii.blog.ir

این واقعی بود؟ مگه دستگاه چاپ هنوزم کاربرد داره؟

+ ولی خب گاهی جزئیات باعث میشه یه کل از کار بیفته. موافقم. :)

دستگاه چاپ دیجیتال

ایزابل پنج‌شنبه 1 مرداد 1394 ساعت 22:17 http://harfhayam70.blog.ir/

جزئیات خیلی مهمه...
باید پیچ گوشتی بندازید تو چشم تعمیرکارای ناوارد البته!

اونها هم مقصر بودند ولی بیشتر یه اتفاق ساده بود که گاهی از در مقابل چشممونه ولی نمیبینیمش و بهش اهمیت نمیدیم.

لِیدی پنج‌شنبه 1 مرداد 1394 ساعت 17:01 http://ladynotes.blogfa.com/

آره منتظریم یکی بیاد درست کنه همه چیو

با این فحش کاملا موافقم حتی اگه توی روی طرف نباشه ولی برای خنک شدنِ دل ِ خودِ آدم جواب میده

دل رو بدجوری خنک میکنه اونم در گرماگرم تابستان

.. پنج‌شنبه 1 مرداد 1394 ساعت 13:41 http://zhack.blogfa.com

اون پیچ هرز مثل رشتۀ حیاته
بهتر اینه که دستکاری نشه
اگه مایل به حیاتی

پیچ هرز مثل علف هرز خشکیده تو باغچه میمونه. جلوی رشد بقیه رو میگیره...
دستگاه مرده بود رفیق اگه دستکاری نمیشد...

فاطیما پنج‌شنبه 1 مرداد 1394 ساعت 08:53 http://minikin-bride.blog.ir/

این ذات همه ی ماست بزرگ کردن مشکلات , ولی جدا پرینتر خراب روی اعصابه خصوصا اگر گرون هم خریده باشیمش و بعد هزینه ی تعمیر و یا لینک رنگ هاش بیشتر از هزینه ی اولیه باشه ! خداروشکر با تعویض یک پیچ بالاخره سامان گرفت

خیلی روی عصابه

رضوان سه‌شنبه 30 تیر 1394 ساعت 16:00 http://rzn-sh.blogsky.com/

اگه با تبادل لینک موافق هستین خبرم کنید

اصلن لازم به گفتنش هم نبود عزیزم. چشم

نیمه سیب سقراطی دوشنبه 29 تیر 1394 ساعت 23:51 http://1ta414.blog.ir/

چیزای کوچیکی که ماها خودمون بزرگش می کنیم از بزرگ بزرگهاش کلافه کننده تره ...

نیمه سیب سقراطی دوشنبه 29 تیر 1394 ساعت 23:50 http://1ta414.blog.ir/

چیزای کوچیکی که ماها خودمون بزرگش می کنیم از بزرگ بزرگهاش کلافه کننده تره ...

واقعا

رضوان دوشنبه 29 تیر 1394 ساعت 21:51 http://rzn-sh.blogsky.com/

دقیقا افکار پریشان و خود درگیری های مغزی هامون هم همین طوریه یعنی یه گوشه ذهنمون بهم ریخته نامردم میزنه کل زندگی مون رو بهم میریزه گاهی وقت ها باید پیچ های افکارمون هم محکم کنیم

باز خدارو شکر درست شد

خیلی نامرده

الفبای ناتمامـ دوشنبه 29 تیر 1394 ساعت 15:52 http://nimeyenima.blog.ir

سلام.

ممنون. نظر لطف شماس.

می تونم ازتون بخوام راجع بش ی توضیحی بم بدین. :)



واقعا همینی ی که نوشتی. یاد رادیوی قدیمیم افتادم. پیش هر کی بردم نتونست تعمیرش کنه. دیگه ی روز عصبی شدم و ی مشت محکم کوبیدم روش. همون لحظه شروع کرد ب کار کردن...

قربان شما رفیق. حتما

کیمی آ دوشنبه 29 تیر 1394 ساعت 15:52 http://yeghatre-harf.blogsky.com/

امان از این پیچای هرز وسط زندگیمون ...

امان

بهمن دوشنبه 29 تیر 1394 ساعت 00:00 http://bahmankarimi63.blogfa.com/

سلام بر رفیق قدیمی
مثال خیلی جالب انگیزی زدی
من که اصلا پیچ و مهره برام نمونده خدایی دهنم سرویس شده!

سلام بهمن جان صفا آوردی رفیق
شما کارت درسته

رها یکشنبه 28 تیر 1394 ساعت 15:15 http://vahumane.blogfa.com/

سلام
"یک پیچ هرز"!!!توجه آدمو جلب می کنه در هر حالت!!!!!

امان ازین پیچ های هرز

خانم اچ یکشنبه 28 تیر 1394 ساعت 14:51 http://khanoomeh.blogfa.com

آره حق با توعه دنیا که به آخر نمیرسه حالا حرفه ای هم نشد نشد!

مترسک یکشنبه 28 تیر 1394 ساعت 09:55 http://1matarsak.com/

ما عادت کردیم همیشه برای حل مشکلاتمون به سخت‌ترین و پیچیده‌ترین و ناهموارترین مسیر ممکن نگاه کنیم در حالی که خیلی وقتا (تقریباً 99 درصد مواقع) راه‌حل موضوع سرراست‌تر از این حرفاست... مثل همین پیچ ساده که مشکل دستگاه 300 کیلویی و چندین میلیونی شما رو حل کرد و نیازی به اون همه تعمیرکار و هزینه اضافی و در نهایت امر اعصاب خوردی رو نداشت

اگه بدونیی چقدر حرص خوردم

هولدن کالفیلد یکشنبه 28 تیر 1394 ساعت 05:55 http://insidemonster.blog.ir/

من بیش از اینکه دلم بخواد در مورد مفهوم خوبی که رسوندی حرف بزنم، میخوام با اون عمه ها آشنا بشم :|

هرچی تلاش کردم پیداشون نکردم

ماهان یکشنبه 28 تیر 1394 ساعت 02:59 http://mahan-hashemi1367.blogfa.com

مشکلات زندگی مثل جدولِ متقاطع میمونه. برای حلش باید اول سراغ مشکلات کوچیکتر رفت، تا مشکلات بزرگتر خود به خود حل بشن!

درسته رفیق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد